چالش برند
شرکت صنایع غذایی طایفه در سال 1398 شروع به عرضه محصولات با کیفیت در حوزه برنج و حبوبات نمود. یافتن جایگاهی متمایز در بازاری با برندهای متعدد و قدرتمند که بسیار دشوار میتوان نقطه تمایزی بین آنها یافت، شاید اصلیترین چالش و دغدغه برند طایفه بود. از سوی دیگر، منابع سازمان به حدی نبود که بتوان با یک کمپین تبلیغاتی و ارتباطی پرفشار، جایی در بین رقبای بازار یافت. به همین دلیل بخش عمدهای از حاشیه سودآوری طایفه در اختیار کانال توزیع قرار میگرفت و توان زیادی برای برقراری ارتباط مستقیم با مصرفکننده و کسب جایگاه متمایز باقی نمانده بود.
تجربه حاصله
پس از برگزاری چند گروه کانونی (Focus Group) بر روی مصرفکنندگان برنج و همچنین بررسی رفتار رقبا و کانال توزیع، این نتیجه حاصل گردید که اکثر برندهای فعال در این حوزه، تنها بر روی برنج متمرکز نبوده و عملاً از سبد محصولی بزرگتری برخوردار بودهاند. از آنجا که افزایش Scope محصولات و خدمات برند باعث ایجاد رقیقشدگی برند (Brand Dilution) میگردد، اولین پاشنه آشیل رقبا یافت شد. از سمت دیگر، تقریباً هیچ برند قدرتمندی در بازار وجود نداشت که به طور تخصصی بر روی برنج و فرآوردههای مختص به این محصول کار کرده باشد و خود را در ذهن مخاطبین جایگاهیابی نموده باشد. به همین دلیل سبد محصولاتی «طایفه» به نحوی تنظیم گردید که در فاز اول برندسازی، فقط و فقط بر روی برنج و فرآوردههای آن کار کند و در فاز دوم به سمت brand extension برود. تمرکز فاز اول بر روی برنج عنبر بو قرار گرفت زیرا اولاً رقبا کمتر روی آن مانور داده و ثانیاً با خاستگاه جغرافیایی برند یعنی جنوب ایران، کاملاً همراستا بود. در ادامه تصمیم بر آن شد که شخصیتی به نام «مستر پلو» ایجاد شود و شروع به دادن اطلاعات تخصصی در مورد برنج نماید. البته این شخصیت به دلایل سازمانی شکل نگرفت.
راه حلهای بصری برند
هویت بصری برند طایفه با بریف استراتژی مبنی بر ایجاد ساختار یکپارچه جهت تداعی مشخص از ظاهر محصولات برند آغاز شد. برند طایفه با رنگ سبز، لوگو و پترنی که در دیزاین بسته بندی محصولات خود استفاده کرده بود، در بین مخاطبان خود تداعی پیدا کرده بود. در همین راستا اصلاحات جزئی برای لوگوتایپ فارسی انجام گرفت و همچنین پترن مرتبط و قابل توسعه برای آن دیزاین شد تا به وسیله این عناصر، یکپارچگی بین بسته های مختلف محصول ایجاد شود.