به تجربههای خود نگاه کنید. حتما تا به امروز لااقل سر یک کلاس یا کارگاه حاضر بودهاید، اینطور نیست؟ اما چرا از بین تمام
آموزشگاهها پا به آن کلاسِ خاص گذاشتید؟
به جز مدرسه و دانشگاه؛ آموزشگاههای زبان، موسسات کنکور، آموزشگاههای هنری، موسسات ارائهدهنده آموزشهای تکمیلیِ تخصصی در
رشتههای گوناگون و…، همگی از جمله موسسات آموزشیای هستند که گذر بسیاری در مقاطعی از زندگی بهشان میافتد یا اسم بعضی
از آنها به گوششان بیشتر رسیده و مشتاق شرکت در آن دورهها بودند.
حتما دلایلی وجود دارد که دانشپذیران به سمت یک آموزشگاه کشیده میشوند و آن موسسه برایشان متمایز میشود. برای بررسی این
دلایل باید به قلب برندسازی آموزشگاه برویم و حلقههایی که در پیادهسازی هویت یک موسسه نقش کلیدی را بر عهده دارند، شناسایی
کنیم.
اگر مشغول ارائه یک خدمت آموزشی هستید باید بدانید درست است که این مشتریست که در نهایت آموزشگاهتان را انتخاب میکند اما
عواملی وجود دارد که شما میتوانید از قبل انتخابشان را تحتتاثیر قرار دهید. برای آشنایی با این عوامل از زاویهی هویت برند
و شروع فرآیند برندسازیِ یک موسسه آموزشی باید توجه به سه مفهوم را در ابتدای کار مدنظر قرار داد:
برندسازی، برندسازی خدمات، برندسازی آموزشگاه
مهمترین تمایزِ برندسازی خدمت و برندسازی محصول
در برندسازی آموزشگاه با برندسازی خدمات روبهرو هستیم. هرچند برندسازی خدمات و برندسازی محصول شباهتهایی به یکدیگر دارند اما تمایزهایی بین این دو وجود دارد، که در روند اجرا تعیینکننده و حائز اهمیت است. یکی از مهمترین تفاوتهای بین برندسازی خدمات و برندسازی محصول آن است که در کسبوکارهای خدماتی تا زمانی که مشتری از خدمتی که ارائه میشود، استفاده نکرده باشد نمیتواند به کیفیت آن خدمت پی ببرد. این تفاوت فعالیتهای بازاریابی و فروشِ کسبوکارهای خدمتمحور را نیز تحتتاثیر قرار می دهد. در حالی که در کسبوکارهای محصولمحور برعکس این روند صادق است. قبل از خرید این اِمکان پیش پای مشتریست که تجربهای از محصول را به دست آورد.
برندسازی برای خدمات مهم نیست بلکه بسیار مهم است
تمایزی که بین ارائه تجربه محصول و خدمات وجود دارد، اهمیت برندسازی خدمات را بیش از پیش نشان میدهد. برای مثال هنرجو یا دانشپذیران تا حضور در کلاسها را تجربه نکنند نمیتوانند از صحت خدمات ارزیابی درستی داشته باشند. در این شرایط چه چیزی باعث انتخاب یک آموزشگاه میشود؟ آنچه در ذهن مخاطب شکل گرفته است. بر اساس مدل آکر، یکی از ۴ شاخصِ یک برند قدرتمند؛ کیفیت ادراک شده یا ترجیح انتخاب است. این شاخص اشاره به کیفیت برند در ذهن مخاطب دارد و همان دلیلیست که باعث میشود او دست روی برند آموزشگاه شما بگذارد و از رفتن به آموزشگاه دیگری صرف نظر کند.
پاشه آشیل برندسازی آموزشگاه؛ برندسازی داخلی
براساس مدلهای برندسازی خدمات، وقتی کسبوکاری فاقد محصول است باید روی نقاط تماس یا پارامترهای دیگری متمرکز شد. یکی از حیاتیترین و در عین حال سختترین پارامترها در برندسازی آموزشگاه، نیروی انسانی هر آموزشگاهیست. اساتید و کارکنان به عنوان منابع انسانی آموزشگاه رابطهی مستقیمی با تصویر برند آن آموزشگاه در ذهن مخاطب دارد و اینجاست که مفهومی به نام برندسازی داخلی وارد میدان میشود.
برندسازی داخلی چطور از هویت برند یک آموزشگاه پشتیبانی میکند؟
بر اساس مدل برندسازی داخلی، پیادهسازی هویت برند در آموزشگاه دو وجه بسیار مهم دارد:
منابع انسانی آموزشگاه باید با بخشهای هویت برند آموزشگاه آشنا باشند و بدانند که در هر پوزیشن و نقشی که قرار گرفتهاند
چطور باید هویت برند را اجرا کنند.
برای مثال یک کارشناس فروش بر اساس هویت برند آموزشگاهی که در آن مشغول به کار است باید بداند که چطور صحبت کند؟ آیا می
تواند از واژگان عامیانه استفاده کند؟ چطور پیگیری کند؟
یا یک استاد باید بداند چطور هویت برند را در کار و تدریسش رعایت کند.
یا کارمند پشتیبانی فنی در یک آموزشگاه آنلاین باید به اهمیت نقش کلیدی خود واقف باشد و بداند که کوچکترین خطای او میتواند
منجر به نابودی برند شود.
در برندسازی داخلی باید بر اساس فوائد استخراج شدهی مدنظرِ نیروی انسانی، انگیزههایی واقعی را برای وفاداری آنها و جاری
کردن هویت برند ارائه کرد. برای مثال اگر آموزشگاهی با چالش معوقههای مالی کارکنان روبهرو است نمیتواند از منابع انسانی
خود انتظار برخوردی گشوده با دانشجوها و دانشپذیرها را داشته باشد.
تصویر برند یک آموزشگاه چطور باید مدیریت شود؟
بر اساس آنچه گفته شد، شکی باقی نمیماند که بهرهگیری و پرورش منابع انسانیِ حرفهای در ارتباطات تا چه اندازه در شکلگیریِ تصویرِ برند یک آموزشگاه در ذهن مخاطبان اثر دارد. بنابرین باید با مدیریت ارتباطات مشتری از رابطهی برند با مشتریها مراقبت کرد. نکتهی مهم بعدی در ایجاد تصویر برند آموزشگاه در ذهن مخاطبان، توصیهی مشتریان پیشین است. به همین دلیل توجه به تجربهای که دانشپذیران در حال آموزش به دست میآورند و همچنین نوع ارتباطی که بعد از اتمام دوره آموزشیشان از سمت آموزشگاه با آنها برقرار میشود، بسیار حائز اهمیت است.
برنامه وفاداری اساتید، گام کلیدی اما به حاشیهرانده شدهی برندسازی
احتمال گردهمآوری تمامی اساتید تراز اول در یک آموزشگاه بسیار کم است اما از آنجایی که اساتید تاثیر به سزایی روی ترجیح
انتخاب و تصویر برند در ذهن مخاطبان دارند چطور میتوان آنها را قانع کرد که آموزشگاه شما را انتخاب کنند و به شما وفادار
بمانند؟
طراحی و اجرای برنامه وفادری بر اساس مدلهای برنامه وفاداری راهحلیست که متاسفانه بسیاری از آموزشگاهها با بیتفاوتی از
کنار آن رد میشوند و فراموش میکنند که در حال ارائه خدماتی هستند که توسط اساتید ارائه میشوند و اگر نتوانند این نیروهای
ارزشمندشان را قانع به ماندن کنند، برندشان لطمه میخورد.